پاپیتال

ساخت وبلاگ
تو اتاق نشستمخسته شدمخیلی خستهانگاری سینه خیز از کوه بالا خزیدمپا و کمرم درد گرفته ، میترسم فشار کار از پا بندازماین چند وقت مثل گرگ‌خوابیدم، با ی چشم باز و اعصاب خرابمشکلات کشتی اونقدر زیاد هست که هر کدومش مثنوی هفتاد من‌کاغذ هستبا چنگ و دندون داریم فشار کار رو تحمل میکنیمدلم‌کنار بچه هام‌هست که دارن از جون مایه میزارنکار بی امان و پشت سر هم‌و سنگین، رمق و نا از همه بریده و میدونم معرفتی و با غیرت بچه هام دارن کار میکننبه داشتن همچی نفراتی افتخار میکنممن آدم مذهبی نبوده و نیستم و نخواهم بود میشناسم خودموولی هر کی هرجور دوست داره فکر کنه، واسم مهم نیستبه ی نفر خیلی ارادت داشتم، از زمان بچگی تا الان اونم امام رضا هست که عاشق اش هستمدو سال میشه که ارادت قلبی هم به امام زمان پیدا کردمتو باعث اش شدی ایلین، اونقدر زلال و پاک بهش ایمان و اعتقاد داری که منم عاشق اش شدمامروز، روز تولد آقام امام زمان بود، نمیدونم چطور شد که زمین و زمان و اتفاقات پشت سر هم اتفاق افتاد که امروز صبح، روز عید امام‌ زمان ، بسته پستی ات به دستم رسید نمیتونم بگم چقدر ذوق کردم بسته رو بچه ها آوردن اتاق، تحویل که گرفتم ، در اتاق رو بستم بی اختیار اشک از چشام سرازیر شده بود، نمیدونی واسه اولین بار با اشک ، وضو گرفتممیخواستم با وضو بسته رو باز کنمدونه دونه وسایل رو از بسته در آوردم و بوسیدم و بوییدم، بوی تو رو میدادبا اشک همه رو مثل ی گنج چیدم کنار همنمیدونی چه حس قشنگی بهم دادینمیدونی چطور ذوق کردم از اینهمه محبت نمیدونم چطور جبران کنممن نسبت به خیلی ها ممکنه خیلی چیزا کم داشته باشم، خیلی کمتر از خیلی ها باشمولی خوشحالمبه خودم‌افتخار میکنم مغرورم از اینکه ، تو بین همه اون آدمها ، من رو دوست داریدوست داشتنی که پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 85 تاريخ : چهارشنبه 24 اسفند 1401 ساعت: 22:53

واسم نوشت:در زندگیمون، افرادی که با ما هم ارتعاش هستندهمیشه در کنار ما می ماننداما افرادی که تضاد فرکانسی با ما دارند، از زندگی ماحذف میشوند، حالا به هر دلیلی و طریقیاین و بدونید ، کسانی که از زندگیتان رفتند اگرمی ماندند، به دلیل هم ارتعاش نبودن با شماهیچ‌آرامشی هم به شما نمی‌دادندپس روی خودتان‌کار کنید، تا ارتعاشتان را بالا ببریدتا بتوانید در مسیر زندگیتون بهترین ها رو هم جذب کنیدو چه زیبا نوشتی پاپیتالمچه زیبا و چه پر مغزعاشقتم + نوشته شده در شنبه بیستم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 20:14 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 24 اسفند 1401 ساعت: 22:53

مثل درنای بی جفتمثل باران بى دليلدر حال دوست داشتن توامدر حالى كه كنارم نيستیدوستت دارمتمام رویاهای من‌تمام بود و نبودمتمام زندگیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌براى توميدونی يعنى چی؟ يعنى تمام زندگيميعنى بزار آغوشت تا به هميشه محكم باشه امنيتم باشهبزار گوش هاى من پر بشه از صداى خنده هاى توتمام اين روزها تمام زندگیمتمام وجودمتمام هستی منبه فداى اون روزى که من جايى کنار همین صفحات سیاه و خط خطی مینویسمآغوشت، عشق بودو من بهش رسیدمبه عشق رسیدمچه باکهر چه دارم‌رو ببازمنه ترس دارم و نه واهمهفقط بنویسمبه آغوشت رسیدمبه عشق رسیدم + نوشته شده در دوشنبه بیست و دوم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 19:5 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 76 تاريخ : چهارشنبه 24 اسفند 1401 ساعت: 22:53

کوه رو میذارم رو دوشم رخت هر جنگ رو می‌پوشمموج رو از دریا می‌گیرمشیره سنگ رو می‌دوشممیارم ماه رو تو خونه می‌گیرم باد رو نشونههمه خاک زمین رو می‌شمارم دونه به دونهدنیا رو کولم می‌گیرم روزی صد دفعه می‌میرممی‌کنم ستاره‌ها رو جلوی چشم‌هات می‌گیرمچشم‌هات حرمت زمینه یه قشنگ نازنینهچشم ماه رو در میام یه نوردبون میارمعکس چشمت رو می‌گیرم جای چشم اون می‌ذارمآفتاب رو برش می‌دارم واسه چشمات در می‌ذارماز چشم‌هات آینه می‌سازم با خودم برات میاماگه چشم‌هات بگن آرههیچکدوم کاری نــــداره + نوشته شده در پنجشنبه چهارم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 23:19 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 73 تاريخ : چهارشنبه 17 اسفند 1401 ساعت: 19:48

من می‌خوام به جای تموم شبایی که کسی بهت شب بخیر نگفته، شباتو بخیر کنممی‌خوام به اندازه‌ی تموم دوستت دارمایی که نشنیدی، دوستت داشته باشممی‌خوام به اندازه‌ی همه‌ی اون لحظه‌هایی که دوست داشتی یکی کنارت باشه، پیشت باشممی‌خوام به اندازه‌ی همه‌ی گریه‌هات، بخندونمت، به اندازه‌ی همه‌ی دلتنگیات خوش‌حالت کنممن انقدر دوستت دارم، که هرچی دارم مال توهمه‌ی خنده‌ها مال توهمه‌ چیزای خوب مال توهمه‌ قشنگیا، همه بهترینا مال توولی از بین همه‌ی دوست داشتنی‌های توی این دنیافقط یه "تو" واسه منخوشبختی یعنیتو تنها دلیل نفس کشیدنم شدنم‌ + نوشته شده در چهارشنبه دهم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 21:9 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 17 اسفند 1401 ساعت: 19:48

میخام اینو بدونی که توشدی زندگیمقلبمهمه‌ی وجودممیخام اینو بدونی که دیوونه وار دوست دارممن همه‌ی حسای قشنگو با تو تجربه کردمنگاهاتدستاتبغلتبا اومدن تو، توی زندگیم فهمیدمقبل تو هیچوقت عاشق نشدمتوفراموش نشدنی ترین حس دنیای منیتو، تنها خواسته‌ی من از خداییخنده‌ی تو بیشتر از هر چیزی برام جذابههمیشه بخندخیلی حرفا دارمولی همین قدر بگم کهدیوونه وار عاشقتم + نوشته شده در دوشنبه پانزدهم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 21:32 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 76 تاريخ : چهارشنبه 17 اسفند 1401 ساعت: 19:48

مگه حمید از زندگی چی میخواست؟ به جز قلبی که واسش بتپهبه جز نگاهی که نگاهش رو بفهمهو زبانی که از دوست داشتن و عشق واسش بگهمگه حمید از زندگی چی میخواست؟ به جز حواسی که واسه خودش باشهدلی که تنگش بشه و آغوشی که آرومش کنهمگه حمید از زندگی چی میخواست؟به جز یک نفر که با تمام وجودش نزارهنزارهحمید از تنهایی بمیرهبعد از اومدنت حالا ، حمید از زندگی هیچ‌چی نمیخوادتو رو دارهکه واسه حمید، نگاهت پر از خواستنکه واسه حمید، وجودت پر از شوقکه واسه حمید، قلبت پر از پاکی و نشاطحمید دیگه چیزی از زندگی نمیخوادواسه اینکهآیلینش رو داره + نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم بهمن ۱۴۰۱ ساعت 15:38 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 84 تاريخ : جمعه 5 اسفند 1401 ساعت: 0:14

همواره عشق بی خبر از راه می‌رسدچونان مسافری که به ناگاه می‌رسدوا می‌نهم به اشک و به مژگان تدارکشچون وقت آب و جاروی این راه می‌رسداینت زهی شکوه که نزدت سلام منبا موکب نسیم سحرگاه می‌رسدبا دیگران نمی‌نهدت دل به دامنتچونان‌که دست خواهش کوتاه می‌رسدمیلی کمین گرفته پلنگانه در دلمتا آهوی تو کی به کمینگاه می‌رسدهنگام وصل ماست به باغ بزرگ شهروقتی که سیب نقره ای ماه می‌رسدشاعر! دلت به راه بیاویز و از غزلطاقی بزن خجسته که دلخواه می‌رسد استاد حسین منزویناگهان اومدی و من حالا با افتخار میگمدوستت دارم اندازه تعداد روزایی که عمر کردم دوستت دارم اندازه تعداد طپشای قلبم دوستت دارم اندازه تعداد نفسایی که کشیدم دوستت دارم اندازه قدمایی که برداشتم برای راه رفتندوستت دارم اندازه کل آسمونی آبی دوستت دارم اندازه گلبرگه رزهای قرمزی که وجود دارن دوستت دارم به زیبایی پروانه های رنگارنگ دوستت دارم به اندازه فاصلمون تا ماهدوستت دارم به اندازه کره زمینعشق تو برام مثل ماه هست برای شبخورشید برای روزحالا با یقین و ایمان به دوست داشتنت میگممن فقط برای این بدنیا اومدم که تو بشی سهم من و منم بشم سهم تو ، گلبرگه زیبای من. + نوشته شده در یکشنبه سی ام بهمن ۱۴۰۱ ساعت 15:39 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 86 تاريخ : جمعه 5 اسفند 1401 ساعت: 0:14

وقتی حواست به من هست من حسش میکنم، میفهمم، ذوق میکنموقتی حواست به من هست، همه چی خوب تر پیش میره، خورشید گرم تر از همیشه و ماه پر نور تر از هر شب می‌تابهوقتی تو هر شرایطی کنارمی ، حالم شدیدا خوب میشه. پاپیتالم، آیلینمتو بهترین اتفاق زندگی منیبهترین عشق و بهترین رفیقمیجای همه آدم های نداشته دنیارو واسم پر کردیبا تو آرومم و تو آرامش رو بهم دادیقشنگ ترین و با ارزش ترین سر مایه‌ی منینیمه پیدای منخوشحالم که مال من شدی و دارمتدنیای من با تو معنی دارهو هیچی قشنگ تر از داشتنت نیستبودنت،خندیدنت،حرف زدنت دلیل حال خوب منهممنون بخاطر وجودت و حضورت که تو قلبم همیشگیه. تو تعریف نشدنی ترین حس منی.‌دور هستیم از هم ، میدونم ، ولی این دوست داشتن واسم اینطور معنی پیدا کردهفراقت بی رحمیه، اما این رنج کشیدن از فراق و فاصلهبخاطر تو می ارزه به تمام خوشی های جهانهمین قدر قشنگ و دلبرممنونم که هستی + نوشته شده در سه شنبه دوم اسفند ۱۴۰۱ ساعت 22:3 توسط حمید  |  پاپیتال...
ما را در سایت پاپیتال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1papital1392e بازدید : 83 تاريخ : جمعه 5 اسفند 1401 ساعت: 0:14